پیدایش نخستین مدارس جدید در لرستان
پیدایش نخستین مدارس جدید درلرستان
پیش از پیدایش مدارس جدید در لرستان مکتب خانه ها تنها محل آموزش و تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان محسوب می شد . مردم لرستان به مکتب خانه « ملایی» و مکتب دار را « ملا» می گفتند . محل مکتب خانه معمولا اتاقی از اتاقهای خانه مسکونی ملا بود.مکتب خانه های لرستان معمولا در دو شهر بزرگ این استان خرم آباد و بروجرد دایر بود .البته در برخی مناطق بزرگ روستایی و عشایری نیز گاه ملایی یافت می شد که فرزندان متمولان روستایی و عشایری درس می داد . به طور کلی مکتب خانه های لرستان تفاوت چندانی در زمینه شیوه آموزش با سایر مناطق ایران نداشت . این مکتب خانه ها حتی پس از ایجاد مدارس جدید تا سالها کماکان دایر بودند . ولی تعداد زیادی از آنها جذب مدارس جدید شد و آن تعداد محدود نیز به مروز زمان بر چیده شد چرا که مدارس جدید از هر حیث برتر از مکتب خانه ها بودند .
در خصوص سابقه تاریخی مکتب خانه های لرستان پیش از دوره قاجار اطلاع چندانی در دست نیست .« جان سیسیل ادموندز» سیاح انگلیسی که در دوره قاجاریه به خرم آباد مسافرت کرده است ، یکی از مکتب خانه های خرم آباد را مشاهده کرده است . او می نویسد :
« هنگام عبور به مکتب خانه ای که در آن باز بود داخل شدم . مردی کوچک اندام وزیرک که کلاه لری به سر داشت . جلو آمد و سلام کرد . پسران مسلمان در حیاط تکالیف خود را انجام می دادند و کلیمی ها در یک اطاق کوچک و مجزا و به هم فشرده شده بودند . این مرد در حالی که به چوب و فلکی که در کنار دیوار بود اشاره می کرد ، گفت : چوب و فلک هم هست و اگر بچه ها در س شان را خوب یاد نگیرند بر حسب میزان خطا 5، 10 یا 15 ضربه چوب می خورند .»
مدرسه سازی به شیوه ای جدید در لرستان بعد از انقلاب مشروطیت آغازشد . نخستین مدارس یه شیوه جدید همانگونه که ازمنابع مختلف بر می آید گویا در شهر بروجرد دایر شده است . مدرسه باصریه و اعتضادیه جزو اولین مدارس جدید بروجرد می باشد .
مکتب خانه در دوره قاجار
ر مورد اینکه چرا نخستین مدارس جدید در بروجرد تاسیس شده است نه در خرم آباد ( مرکز لرستان ) باید گفت که در دوره قاجار به خصوص در فاصله انفلاب مشروطیت و روی کار آمدن رضا خان ، خرم آباد و نواحی اطراف ان به شدت پر هرج و مرج و آشوب زده بود ، ایلات و عشایر هر یک سر برداشته بودند و هر خانی در حوزه اقتدار خود ادعای استقلال می کرد و دولت مرکزی کنترل چندانی بر این ناحیه نداشت . این وضعیت کماکان تا روی کار آمدن رضاخان باقی بود . این در حالی است که بروجرد تا اندازه زیادی از منازعات ایلات و طوایف بر کنار بود و در این شهر امنیت نسبی حاکم بود و دولت مرکزی نیز بر این شهر نظارتی تام داشت . از این رو با مساعدت و همراهی گروهی از اعیان و روسای ادارات ، مدارسی در این شهر دایر شد . که از آن جمله می توان به مدرسه ناصریه ، مدرسه قوام الدوله ، مدرسه اعتضادیه ، مدرسه کمال السلطنه ، مدرسه شریفیه ، جمالیه و مکتب البنات فاطمیه اشاره کرد .
جنبش مدرسه سازی در لرستان که ابتدا از بروجرد آغاز شد ، به خرم آباد نیز سرایت کرد و در این شهر نیز به تبعیت ازبروجرد مدارس جدید احداث شد . البته همچنان که بیشتر گفته شد علت این تاخیر را باید در اوضاع پریشان و شورش طوایف اطراف شهر خرم آباد پس از انقلاب مشروطیت دانست . این شورشها ازسال 1302 به بعد سرکوب شد و قوای دولتی شهر خرم آباد را به تصرف در آوردند از این تاریخ نخستین مدارس به شیوه جدید در خرم آباد آغاز به کار کرد . محمدرضا والیزاده معجزی درباره ی چگونگی تاسیس مدارس خرم آباد و واکنش مردم در قبال این مدارس در کتاب خود می نویسد :
« موقعی که امیر احمدی به خرم آباد وارد شد بعد از استقرار کامل قوا (1303 هـ ش) در صدد برآمدند که یگان ، یگان تعلیمات سردار سپه ( رضاخان) را از قوه به فعل رسانند و مقدم بر همه تعلیم و تربیت و آموزش و پرورش بود اما بدبختانه روحیه مردم خرم آباد و لرستان در آن برهه اززمان طور دیگر بود آنها خیال می کردند که هر کودکی را به مدرسه دولتی ببرند باید لباس نظام بپوشد و سرباز دولت باشد . بعدا که موضوع خدمت اجباری در نقاط مختلف که مثل اهل لرستان از کشور جدا نشده بودند مورد گفتگو و پیش بینی قرار گرفت و اخبار آن به مردم خرم آباد می رسید مردم بیشتر از تاسیس مدارس وحشت داشتند . بنابراین تیمسار امیر احمدی ناگزیر بود کمیسیونی مرکب از منورین قوم را دعوت و این نوع تخیلات را از مغز آنان خارج سازد . بعد از انجام این مقدمات و اجاره کردن یک خانه ، امیر احمدی از فرهنگ بروجرد تقاضا کرد دو نفر معلم به خرم آباد بفرستند. اشکال مهم گشایش دبستان که آن موقع مدرسه می گفتند راضی کردن اولیاء اطفال و جلب محصل به قدر کافی بود . زیرا با تذکرات فرمانده نیرو و نصایح سران و محترمین فقط عده قلیلی آماده اعزام اطفال خود بودند و بالاخره فرمانده نیرو جز توسل به زور چاره ای نداشت و ملا مکتبی را خواستند و عده کثیری از اطفال مکتب خانه ها را به دبستان آوردند . این دبستان بنام سردار سپه " مدرسه سپه" خوانده شد . روز افتتاح مصادف با تیرماه 1303 بود .
دبستان سپه تا سال 1304 ش در محله کوی باباطاهر دایر بود . در این سال مدرسه به ساختمان اهدایی شیخ عبدالرحمان لرستانی جنب حوزه علمیه کمالیه نقل مکان کرد . مدیریت آن در سال 1304 ش با اسماعیل گروسی بود و آموزگاران مدرسه " میرزا علی رضا زاهدی" و " ملا عبدالعظیم زاهدی" نام داشتند .
دبستان سپه تا سالها اولین دبستان شهر بود . در ده سال اول فعالیت آن امتحان کلاس ششم ابتدائی که نهایی بود در بروجرد برگزار می شد . تا اینکه در حدود سال 1314 هـ ق که اولین دبیرستان در شهر خرم آباد تاسیس شد امتحان نهایی سال ششم ابتدائی نیز در خرم آباد برگزار شد . دبستان سپه بعدها 15 بهمن نامیده شد .
" عبدالحسین خرمی " از نخستین معلمان مدرسه سپه در خاطراتش درباره این مدرسه می نویسد :
« در سال 1303 هـ ش در خرم آباد یک مدرسه ( سپه) دو کلاسه دایر شد . کلاس دوم نداشت . اعتضاد استعداد مرا دیده بود و تشخیص داد که من قادر به تدریس کلاس دوم هستم . از پدرم خواست با موافقت کنند تا به خرم آباد بروم ، به خرم آباد رفتم با حقوق ماهیانه ده تومان در مدرسه خرم آباد شروع به تدریس کردم و در همان مدرسه سکونت داشتم ».
محل این مدرسه را مرحوم لرستانی در اختیار معارف قرار داده بود . ملا علی رضا و شیخ عزیزالله ضیایی معلم کلاسهای اول و دوم بودند و من و آقای سراج تاج بخش معلم سوم بودیم . ملا علیرضا مکتب دار خرم آباد بود .
دبستان سپه -شماری از دانشآموزان پایههای اول و دوم این دبستان با کارنامه پایان سال تحصیلی در دست در کنار چند نفر از معلمان دیده میشوند.
متقاعد کردن مردم برای فرستادن فرزندانشان به مدرسه در آن روزگار کار دشواری بود . مردم آن روزگار باورهای خاصی داشتند ازاین رو متوسل به علما و بزرگان شهر شدیم تا مردم را ترغیب کنند که بچه هایشان را به مدرسه بفرستند . گاه به زور لشکر بچه ها را به مدرسه می آوردند . فراموش نمی کنم که تبلیغات محلی علیه مدرسه به حدی بود که روزی دو نفر از علمای خرم آباد به نام آقایان سید تقی محررو مداح به مدرسه آمدند تا ببینند ما به بچه ها چه تعلیم می دهیم . من از پسر آقای رضوی و دانش آموزان دیگر خواستم قرآن بخوانند . آقای رضوی از ما سئوال کرد شما قرآن هم تدریس می کنید ؟!
همکاری بزرگان شهر موجب شد که مدرسه ملی در درب دلاکان باز شود . مرحوم فرجادی و چند تن دیگر از همدان آمدند و مدرسه را تاسیس کردند . با اینکه دولت کمک می کرد ، شهریه مختصری هم از والدین بچه ها می گرفتند . نخستین گروه محصلان مدرسه های خرم آباد سال 1308 یا 1309 درست به خاطر ندارم . در ان سال اولین گروه محصلان برای امتحان نهایی ششم ابتدائی به بروجرد فرستادیم.پس از مدتی که از عمر این دبستان گذشت دو دبستان دیگر در خرم آباد تاسیس گردید . یکی مدرسه ملی که مدیریت آن با مرحوم فرجادی و نظامت آن با طباطبایی بود و این دو هر دو اهل همدان و بسیار با سواد و مخصوصا مرحوم فرجادی در علوم ریاضی سخت ماهر و چنان دانم که با ادبیات عرب هم مختصر آشنایی داشت و این دبستان از حیث نظم و انضباط و وظیفه شناسی مشئولین آن مشهور بود و محصلین آن بالنسبه با سواد بودند ولی آخر الامر از حیث بودجه سالانه در مضیقه افتاد و در دبستان دولتی ادغام گردید و دبستان دیگری به نام دالتربیه عشایری تاسیس گردید که ختصاص به فرزندان عشایر داشت .